مدیریت صنعتی
مدیریت صنعتی یکی از شاخه های علم مدیریت است که به تشریح اصول مدیریت با تمرکز بر سازمان ها و واحدهای صنعتی و مسائل اختصاصی مربوط به این حوزه می پردازد.
مدیریت اساسا یک موضوع بین رشته ای است اما مدیریت هایی از قبیل مدیریت صنعتی، با رشته ها و حوزه های تخصصی مختلفی مرتبط هستند که هر کدام یک شاخه مدیریتی است و آشنایی و اشراف بر آن ضروری و اجتناب ناپذیر است.
پس برای ورود به موضوع باید ابتدا به اصول کلی مدیریت اشاره کرد.
اصول مدیریت
مدیریت به مفهوم عام یعنی برنامه ریزی و به کارگیری منابع و امکانات در جهت دستیابی به یک هدف مشخص.
مدیریت در یک گروه انسانی مثل یک تیم یا سازمان، فرآیندی است که با شاخص هایی جزئی تر و دقیق تر ارزیابی می شود، مثل:
-
نظام ارزشی واحد
-
اهداف مشخص سازمانی
-
امکانات مادی و معنوی
-
برنامه ریزی و سازماندهی
-
هدایت و کنترل
با در نظر گرفتن شاخص های فوق، مدیریت سازمانی فرآیندی است که در جریان آن باید امکانات و منابع موجود با برنامه ریزی موثر و سازماندهی صحیح در جهت دستیابی به اهدافی مشخص در چهارچوب یک نظام ارزشی واحد هدایت شود.
بنابراین مدیریت:
-
یک فرآیند است، نه مجموعه ای از تصمیم گیری های منفصل و گسسته
-
دارای هدف گذاری های بلند مدت و کوتاه مدت دقیق و مشخص است
-
همه امکانات از قبیل نیروی انسانی، دانش، محیط، تجهیزات، پول، اعتبار و ارتباطات را شناسایی می کند
-
امکانات موجود را به شیوه ای موثر و کارآمد بسیج می کند و در جهت اهداف سازمان به کار می گیرد
-
هدایت گر و کنترل کننده است
-
شاخص های فوق را در درون یک نظام ارزشی واحد و منسجم تعریف و اجرا می کند
مسائل مدیریت صنعتی
لازمه مدیریت در یک واحد و سازمان صنعتی، اشراف به اصول کلی مدیریت با توجه به مسائل و ویژگی های اختصاصی یک محیط صنعتی و تولیدی است. مجموعه مسائلی که در چند محور کلی می توان به آن پرداخت:
-
مدیریت استراتژیک
-
مدیریت تولید و مهندسی صنایع
-
مدیریت منابع انسانی
-
مدیریت مالی و حسابداری صنعتی
-
بازاریابی و فروش
مدیریت استراتژیک
مدیریت استراتژیک یا راهبردی (Strategic Management) فرآیندی است که در جریان آن جهت گیری بلند مدت و دورنمای اجرایی سازمان شکل می گیرد.
شاخص های اصلی در مدیریت استراتژیک عبارتند از:
-
تعیین چشم انداز ، ماموریت و اهداف کلان (Mission, Vision & Goals)
-
ارزیابی نقاط قوت و ضعف داخلی (Internal Strengths & Weaknesses)
-
ارزیابی فرصت ها و تهدیدات خارجی (External Opportunities & Threats)
-
طراحی و اجرای برنامه عملیاتی (Formulation & Implementation)
-
کنترل و بازخورد (Control & Feedback)
مدیریت تولید و مهندسی صنایع
تولید فرآیندی است کنترل شده که طی آن با ترکیب مجموعه مولفه های ورودی، محصولی با ارزش افزوده به عنوان خروجی سیستم ایجاد می شود.
اجزای کلیدی مدیریت تولید: مدل سازی و روش ها، نیروی انسانی، سرمایه، ماشین آلات، مواد اولیه، نگاه به بازار
مدیریت تولید و مهندسی صنایع، به کارگیری روش ها و تکنیک هایی است که از طریق آن با استفاده بهینه از نیروی انسانی، سرمایه، تجهیزات، مواد خام و کالای نیمه ساخته، محصولی با ارزش افزوده قابل عرضه به بازار تولید شود.
شاخص های کلیدی در این بخش:
-
برنامه ریزی و مدل سازی
-
منابع انسانی
-
تامین تجهیزات و مهندسی محیط تولید
-
توسعه و به روز رسانی دانش فنی
-
تامین مواد اولیه و استفاده بهینه از منابع تولید
-
ایجاد ارزش های مورد انتظار بازار
-
کنترل و بازخورد
مدیریت منابع انسانی
موضوع مدیریت منابع انسانی (Human Resource Management) یا HRM ، همه مسائل مربوط به پرسنل و نیروی انسانی سازمان را شامل می شود.
فرآیندی که به جذب، آموزش، هماهنگی، ارزیابی عملکرد و پاداش کارکنان همراه با ارزش آفرینی و ایجاد حداکثر بهره وری می پردازد.
هدف مدیریت منابع انسانی در یک سازمان کارآمد و موفق، تامین سرمایه انسانی مورد نیاز برای ایجاد حداکثر بهره وری و در عین حال ایجاد رضایت و منفعت برای همه اجزای انسانی در سطوح مختلف است.
مسائل مدیریت منابع انسانی
فهرست زیر نمونه مسائل اجرایی است که برای دستیابی به اهداف پیش گفته در حوزه مدیریت منابع انسانی قرار می گیرد:
-
طراحی، برنامه ریزی و ایجاد سازمان شغلی بر اساس کارکردهای تعریف شده
-
امور مربوط به جذب، استخدام و ترک نیرو
-
آموزش کارکنان با هدف همگرایی اهداف، روش ها و افزایش کارایی
-
جبران خدمات در قالب حقوق و دستمزد، و پاداش و مزایا
-
هماهنگی و ایجاد نظم و مشارکت سازمانی
-
کنترل عملکرد و اعمال بازخوردها
-
امور بهداشتی، ایمنی و رفاهی
-
امور قانونی مربوط به روابط کار
مدیریت بر منابع انسانی به دلیل پیچیدگی ذاتی انسان، تفاوت های شخصیتی، تربیتی، فرهنگی و طبقاتی، پیچیده ترین و سخت ترین فرآیند مدیریتی است و باید با مهارت، تدبیر، همه جانبه نگری، بردباری، انصاف و البته اقتدار اعمال شود.
(اطلاعات بیشتر در باره مدیریت منابع انسانی)
مدیریت مالی و حسابداری صنعتی
مدیریت مالی در یک بنگاه اقتصادی و سازمان تولیدی و صنعتی (Corporate Finance) به معنی مدیریت بر منابع و دارایی ها و مصارف و هزینه ها با ابزار حسابداری صنعتی و تکیه بر اصول و قواعد اقتصادی است.
هدف کلی مدیریت مالی، ایجاد حداکثر سود حاصل از عملکرد و افزایش ارزش سازمان برای ذینفعان و مالکان آن است.
وظایف مدیریت مالی
اهم وظایف در حوزه مدیرت مالی عبارتند از:
-
برنامه ریزی و اجرای سیستم مالی
-
نیازسنجی منابع و امکانات
-
تامین منابع سرمایه ای و جاری
-
مدیریت درآمد و هزینه
-
کنترل، تحلیل و هدایت سرمایه گذاری
-
انطباق عملکرد با ضوابط قانونی و سلامت مالی سازمان
اگرچه بیشترین حجم عملکردها در حوزه مدیریت مالی، مربوط به ساماندهی و اجرای اصولی فرآیندهای جاری حسابداری، تهیه صورت های مالی و توجه به جزئیات است اما امروزه یکی از وظایف اصلی مدیریت مالی، کنترل و تحلیل مستمر سیستم بر مبنای گزارش های عملکردی و ارائه پیشنهادهای راهبردی و مشاوره های کلان اجرایی به مدیریت سازمان است.
(اطلاعات بیشتر در باره مدیریت مالی و حسابداری صنعتی)
بازاریابی و فروش
هدف ذاتی یک بنگاه و سازمان اقتصادی، ایجاد ارزش افزوده و کسب درآمد از طریق عرضه کالا یا خدمات است. تحقق این هدف به هر میزان، به این معناست که “فروش” اتفاق افتاده!
فروش، معنی به ظاهر روشنی دارد اما واقعیت این است که عدم درک دقیق از این مفهوم، دلیل ناکامی بسیاری از کسب و کارها است.
فروش، ایجاد رابطه ای است که در جریان آن خریدار بابت دریافت یک ارزش مشخص (کالا یا خدمت ارزش آفرین) به فروشنده پول یا اعتبار مالی پرداخت می کند. به عبارت دیگر، فروشنده باید محصولی عرضه کند که خریدار حاضر باشد به دلیل ارزش و منفعتی که از آن به دست می آورد، هزینه تعیین شده را پرداخت کند.
بنابراین کافی نیست که تولید کننده برای محصول خود و کیفیت آن چه ارزشی قائل است، مهم ایجاد و ارائه ارزشی است که خریدار خواهان آن باشد و بابت آن، ارزش متقابلی به فروشنده منتقل کند.
برقراری این ارتباط دو سویه و فعالیت های مرتبط با آن، یعنی بازاریابی.
عناصر و مولفه های بازاریابی
در بازاریابی چهار عنصر کلیدی وجود دارد: محصول قابل عرضه متناسب با نیاز و شرایط بازار هدف، قیمت گذاری بر اساس هزینه تمام شده و ارزش قابل ارائه، معرفی محصول و ترویج ارزش ها، موقعیت و مکانیزم تبادل و فروش.
این عناصر اصلی به مولفه های جزئی تری قابل گسترش هستند که در مجموع فرآیند بازاریابی را شکل می دهند. مولفه هایی از قبیل:
-
شناسایی، خلق و ترویج ارزش های قابل ارائه
-
طراحی محصول و خدمات متناسب
-
تعیین و تحلیل بازار هدف
-
انتخاب بازار عملیاتی
-
برنامه ریزی، اولویت بندی و تدارک ملزومات
-
قیمت گذاری سودآور
-
طرح ریزی شرایط و مکانیزم های فروش
-
معرفی ارزش ها و اقناع مشتری
مدیریت بازاریابی
مدیریت بازاریابی (Marketing Management) ، علم و هنری است که مجموعه این عناصر و مولفه ها را در فرآیندی هدفمند، منسجم و برنامه ریزی شده به کار می گیرد.
وظایفی که مدیریت بازاریابی بر عهده دارد:
-
تحقیق، تحلیل و شناسایی بازار هدف
-
تدوین استراتژی و خط مشی ها با هماهنگی مدیریت کلان سازمان
-
تهیه و پیاده سازی طرح های عملیاتی و اجرایی در راستای استراتژی تدوین شده
-
تعامل مستمر با واحد تولید برای به روز رسانی محصولات و کشف و ایجاد ارزش های جدید
-
سازماندهی و اجرای مکانیزم های شناسایی، جذب، حفظ و افزایش مشتریان بازار هدف
-
طراحی الگوها و به کارگیری تکنیک های معرفی، تبلیغ و اقناع، متناسب با نوع محصول
-
تلاش در جهت برند سازی و خلق ارزش یکتا، متمرکز و انحصاری سازمانی
-
برنامه ریزی در جهت گسترش و توسعه بازار
-
کنترل، ارزیابی و بازخورد عملکرد
(اطلاعات بیشتر در باره مدیریت بازاریابی)
جمع بندی
همان طور که در ابتدا گفته شد و در ادامه ملاحظه گردید، مدیریت صنعتی موضوعی بین رشته ای است که با رشته ها و حوزه های تخصصی مختلفی مرتبط است و آشنایی و اشراف بر آنها برای مدیریت صحیح و کارآمد در این حوزه ضروری است.
مدیریت صنعتی در یک جمع بندی کلی، به فرآیندی اطلاق می شود که در جریان آن و با به کارگیری اصول و قواعد فنی و تخصصی، سازمان تولید محصول به گونه ای شکل گیرد و گسترش پیدا کند که با بهترین بهره مندی از منابع انسانی و امکانات، بیشترین سهم از بازار با بالاترین سود و بازدهی برای ذینفعان سازمان حاصل شود.
-
تهیه شده در واحد تحقیق و توسعه گروه صنعتی مبنا پارس
-
تولید کننده تجهیزات تعاملی صنعتی شامل:
-
انواع کیوسک اطلاع رسانی
-
کنسول اپراتوری
-
مانیتور تاچ اسکرین
-
تاچ پنل صنعتی